مهر/ متن پيش رو در مهر منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
«مهران کامروا» معتقد است که اگر کاهش بازار سهام امريکا ادامه يابد و «جو بايدن» يک کارزار هوشمندانه را مديريت کند، ترامپ براي انتخاب شدن مجدد با مشکلات اساسي روبرو خواهد شد.
بازگشت به ناسيوناليسم و راست گرايي افراطي در اروپا و آمريکا در سالهاي اخير به معضل بزرگي براي اين کشورها مبدل شده است. اين معضل به عنوان ميراث پايدار اتحاديه اروپا علاوه بر تبعات و پيامدهاي ناخوشايند، نگرانيهاي جدي را در کشورهاي عضو اين بلوک سياسي و اقتصادي برانگيخته است.
از سوي ديگر خيزش چين به عنوان قدرتي بزرگ در منطقه و جهان، قدرت هژمون ايالات متحدۀ امريکا را به چالش کشيده است. بنابراين ميتوان گفت يکي از مشکلات اساسي آمريکا در حال حاضر و در آينده چين است. در اسناد مختلف امنيتي غربي از جمله در بيانيه کنفرانس امنيتي مونيخ چين به همراه روسيه به عنوان تهديد مطرح شدهاند. سوال اينجاست که آيا واشنگتن قادر به مهار چين است؟
علاوه بر مسائل فوق، مسئله مهم جهاني در حال حاضر نحوه مقابله با ويروس کرونا و کاهش پيامدهاي اقتصادي آن است. شيوع ويروس کرونا اين نکته را يادآور شد که تهديداتي وجود دارند که در سايه همکاري کشورها راحت تر قابل حل هستند.
خبرنگار مهر در گفتگو با پروفسور «مهران کامروا» به بررسي اين موضوعات پرداخته است که در ادامه ميآيد. «کامروا» رئيس مرکز مطالعات بين المللي و منطقهاي دانشگاه جرج تاون آمريکا است. وي دکتراي خود را در علوم اجتماعي و علوم سياسي از دانشگاه کمبريج اخذ کرده و صاحب مقالات و کتابهاي زيادي است. کتابهاي «قطر؛ کشور کوچک، سياست بزرگ»، «خاورميانه معاصر، تاريخ سياسي پس از جنگ جهاني اول» و «انقلاب فکري ايران» از جمله آثار وي به شمار ميرود.
*مهمترين دلايل اقبال به راستگرايان و ناسيوناليستها در اروپا و آمريکا چيست؟
ظهور جناح راست در ايالات متحده آمريکا و اروپا حاصل تلاقي چندين تحول است. در وسيعترين سطح، ما واکنشهاي ملي و محلي نسبت به جهاني سازي داريم. تبادلات جهاني و وابستگيهاي متقابل هميشه وجود داشته است.
اما در سالهاي اخير، با گسترش رسانههاي اجتماعي و دسترسي فوري به اطلاعات خام و فيلتر نشده از هر نقطه از جهان، شاهد واکنشهاي محلي نسبت به تحولات جهاني يا حداقل درک و يا برداشتهاي غلط از تحولات جهاني هستيم.
اين مهم زمينه گستردهتر ظهور سياستمداران پوپوليست را تسهيل کرده است کساني که بر موج ترس و اضطراب محلي سرمايه گذاري کردهاند و اين ترسها و اضطرابها با تضعيف مداوم شرايط اقتصادي، قدرت خريد، اشتغال واقعي و چشم انداز آينده پررنگتر شدهاند. همه اين عوامل با هم جمع شدهاند تا منجر به ظهور جناح راست در ايالات متحده و اروپا شوند.
*يکي از مهمترين مسائل مرتبط با تحولات خاورميانه اعلام آمريکا مبني بر خروج نيروهايش از اين منطقه بود. ولي در عمل اين موضوع رخ نداده است. به نظر شما آمريکا در چه صورتي نيروهاي خود را از منطقه خارج ميکند؟
مانند بسياري از کشورها، وقتي صحبت از سياست خارجي ميشود، يک ديدگاه رسمي در ايالات متحده وجود ندارد. وقتي صحبت از حضور نظامي امريکا در خاورميانه ميشود، سه ديدگاه کلي در ايالات متحده آمريکا وجود دارد.
اول ديدگاه کساني که پايان تدريجي به درگيريهاي گران قيمت و دشوار نظامي آمريکا در خاورميانه و حتي اروپا را ترجيح ميدهند. در حال حاضر، اين تمايل توسط «دونالد ترامپ» نشان داده شده است.
دوم افرادي که به دفاع از حضور نظامي سنگين ايالات متحده امريکا ادامه ميدهند و معتقدند حضور نظامي واشنگتن براي کمک به متحدين ايالات متحده در منطقه - يعني اسرائيل و عربستان سعودي - و همچنين مقابله با تهديدات عليه منافع آمريکا، به ويژه از سوي ايران و متحدان غير دولتي آن ضروري است. اين ديدگاه که توسط مايک پومپئو و بسياري ديگر از جمهوريخواهان در کنگره ايالات متحده ارائه ميشود، حتي از تقابل نظامي با ايران حمايت ميکند.
سوم، کساني هستند که از يک ديدگاه ميانه دفاع ميکنند، يعني ادامه وضع موجود، يعني حضور طولاني مدت پايگاهها و سربازان آمريکايي در سراسر منطقه به منظور محافظت از منافع و متحدان ايالات متحده آمريکا در صورت لزوم. اين تفکر تقريباً همه دمکراتها است.
در حال حاضر، من اين احتمال را نميدهم که ايالات متحده آمريکا نيروهاي خود را از خاورميانه خارج کند. اين امر در آمريکا از لحاظ سياسي بسيار گران است، به خصوص در فصل انتخابات.
تنها راهي که نيروهاي آمريکايي از اين منطقه خارج ميشوند اين است که ترامپ موفق شود مردم آمريکا را متقاعد کند که انجام اين کار به نفع آنها است. اکثر افراد در حزب جمهوريخواه و اکثريت قريب به اتفاق دموکراتها با اين نظر موافق نيستند. بنابراين نيروهاي آمريکايي احتمالاً براي آينده قابل پيش بيني در منطقه خواهند ماند.
*يکي از مشکلات اساسي آمريکا در حال حاضر و در آينده چين است. در اسناد مختلف امنيتي غربي از جمله در بيانيه کنفرانس امنيتي مونيخ چين به همراه روسيه به عنوان تهديد مطرح شدهاند. آمريکا چگونه قادر خواهد بود چين را مهار کند؟ آيا سياست مهار جواب خواهد داد؟
پاسخ به اين سوال دشوار است زيرا بخش اعظم آن به سياستهاي خاصي بستگي دارد که هر طرف اتخاذ ميکنند. راه مبارزه اين دو قدرت از طريق تجارت است و در حال حاضر به نظر ميرسد واشنگتن همچنان به عنوان يک ابرقدرت اقتصادي در مقايسه با چين در موقعيت قويتري قرار دارد - اگرچه ايالات متحده تسلط جهاني که در گذشته داشته است را از دست ميدهد.
بنابراين اساساً، در يک جنگ تجاري بايد ديد طرف تا چه حد حاضر به تحمل درد است تا ديگري را به زانو درآورد. مشخص کردن اين کار دشوار است. به نظر من در آينده قابل پيش بيني، تنشهاي تجاري بين دو طرف همچنان ادامه دارد.
*شيوع ويروس کرونا اين نکته را يادآور شد که تهديداتي وجود دارند که در سايه همکاري کشورها راحت تر قابل حل هستند. آيا جامعه جهاني از آسيبهاي ناشي از شيوع اين ويروس درس خواهد گرفت و آيا شاهد افزايش همکاري بين المللي براي رفع تهديدات جهاني خواهيم بود؟
گفتن اينکه کرونا ويروس چه درسهايي به انسانها داده و آنچه در هر صورت بازيگران جهاني بايد از آن فرا گيرند، خيلي زود است. تاکنون، پاسخ هر کشور بستن مرزهاي خود و محدود کردن ورود از خارج از کشور بوده است.
ما ميبينيم کشتيهاي دريايي از ورود مسافران به بندر خودداري ميکنند و مسافران اجازه ندارند سوار هواپيماها شوند. بسياري از کشورها صادرات کالاها و تجهيزات پزشکي را ممنوع کردهاند تا بتوانند در داخل کشور از آنها استفاده کنند.
بنابراين در اين بحران همه گير جهاني، انگيزه تقريباً در همه جا محافظت از منافع ملي بوده است و چه پوپوليست ها در بيشتر نقاط جهان در قدرت باشند يا تأثيرگذار باشند، کمبود رهبري اصولي وجود دارد که ميتواند براي مقابله با اين همه گيري در همکاريهاي بين المللي شرکت کند. فعلاً حداقل، من امکان همکاري بهتر را نمي بي نم.
*آثار اقتصادي ناشي از ويروس کرونا بر اقتصاد جهاني چه خواهد بود؟ اين موضوع چه تأثيري بر انتخابات آينده آمريکا خواهد داشت؟
در پي شيوع ويروس کرونا بخش عمدهاي از تجارت جهاني به سرعت متوقف شده است. هواپيمايي در حال پرواز نيست، مسافران مسافرت نميکنند و جريان بين المللي کالا و تجارت به طور جدي مختل شده است. همچنين، اقتصادهاي محلي عملکردي ندارند. اکثر فروشگاهها تعطيل است، مردم خانه را ترک نميکنند، رستورانها، مشاغل کوچک و انواع بسياري از تجارت تعطيل است. بورسهاي محلي و جهاني بطور جدي کاهش يافتهاند، اما گفتن اينکه همه اينها چه تأثيري بر اقتصاد جهاني خواهد داشت، سخت بوده و بهبودي اين مسئله در طي چند سال بسيار دشوار و دشوار خواهد بود.
در مورد تأثير آن بر انتخابات رياست جمهوري آمريکا، پيش بيني اين مسئله بسيار دشوار است. موفقيت بزرگ ترامپ افزايش شديد بازار سهام آمريکا بوده و اين دستاورد تقريباً در دو هفته گذشته ناپديد شده است. اگر اين نزول ادامه يابد و اگر «جو بايدن» يک کارزار هوشمندانه را مديريت کند، ترامپ در زمينه انتخاب مجدد خود با مشکلات اساسي روبرو خواهد شد.
* مهمترين تحولات بين المللي در اروپا، آمريکا، آسيا و خاورميانه طي يک سال گذشته چيست؟
ظاهراً COVID-19 و سرعت و روشهاي باورنکردني که چين و کره جنوبي قادر به کنترل و مقابله با آن شدند؛ ادامه جنگ داخلي غم انگيز سوريه براي يک سال ديگر؛ استيضاح ترامپ و محبوبيت مستمر وي در بين منتخبان آمريکايي؛ ادامه صعود سياسي محمد بن سلمان و بي تفاوتي جهان نسبت به ادامه ويراني فلسطين تحت پوشش «معامله قرن».
بازار